- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
تا مینـشـینم زیر پـرچـم کـنجِ هیئت در سیـنهام داغ تو میگیرد حـرارت شکـر خـدا هـستم غـلام خـانـهزادت از کودکی در روضهها دارم اقامت از تو، به من خـیـرِ فـراوانی رسیده از من به تو تنها فقط عرضِ ارادت در حـیـرتم از لطـف و از آقـاییِ تو از بخـشـش دسـتانِ تو وقـت شهادت پـیـراهـن و انگـشـترت را دادی آقـا حاجـاتِ قـلب دشـمنت هم شد اجابت بر پیکرت یک جای بوسیدن نمیدید سرنیزهها انداخت زینب را به زحمت دیدم برای کُـشتنت ای عـشقِ مظلوم شمـشـیـرها کـردنـد با نـیـزه رقـابت در قـتـلگـاهِ تو «بُـنـیّ» گـفت مـادر من را به هم میریزد عمری این عبارت!
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
مـا بـیقـرار سِـرّ نـی و نـینـوا شدیم از لحـظـهای که با غـم تو آشـنا شدیم مـا را نـیـافـریـد خـدا، جـز بـرای تو ما از ازل به عـشق شـما مبـتلا شدیم
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
ای سـر به زیرِ محـضرِ تو سربلندها! دار و نــدارِ زنــدگـی مــسـتـمـنــدهـا! ای آسمانِ خاکِ قـدومت سـتارهخـیـز! هـسـتـنـد، زیـر پــای تـو بـالابـلـنـدهـا باید کـنار لشکـر مویت سپـر شکـست ای خـاکـسـارِ تـو سـر قَــدّارهبـنــدهـا! بارانِ خیر، میچکد از چترِ روضهات هـستـیم، در امانِ تو دور از گـزنـدها بـا نـام تـو دکـانِ عـسل بـاز کـردهایـم بخـشـیدهایم، قـدری از آن را به قندها با ریـشههای پرچـمِ تو عشق میکـنیم پس بیخـیالِ عـشق، به گـیـسوکـمـندها گـنـبد طلا و پرچمِ سرخ و ضریح تو دل بُـردهاند، از همه مـشـکـلپـسـندها
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
غبار راهم و در کوی تو وطن دارم هزارشُکر از این منسبی که من دارم کـبوتـران حـریم تو شاهـدنـد ای شاه چهقدر دور حرم شوق پَر زدن دارم اگرچه بوده هـمیشه سکوت ترجـیحم مخاطبـم که تو باشی؛ سر سخن دارم از آن زمان که خودم را شناختم ارباب به پای تـشنگیات مِیلِ سوخـتن دارم به یاد روضۀ انگـشتر توأم که هنوز به دست خویشتن انگـشـتر یمن دارم پس از حکایت پیراهنت که غارت شد به حُکم شرع فقط پیرهن به تن دارم بگو که بعد وفـاتـم مرا کـفـن نکـنـند که من غـلامـم و آقـای بیکـفـن دارم
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
مـیان این هـمه مخـلـوق برگـزیده شدم بـرای گـریـه بـه داغ تـو آفـریـده شـدم اگرچه وصل نصیبم نشد، همین کافیست یـکـی دو بـار حـوالـی یــار دیـده شـدم همین که اهل توأم، کار من نه، کار تو بود رمیده از همه جا سمت تو کـشیده شدم اگرچه هیچ ندارم، سلاح گریه که هست به لطـف خـشـکی لبـهـات آبـدیـده شدم نــبــود آتـش داغ تـو خــام مـیمـانــدم به مجـلس تو رسـیـدم اگر رسـیده شدم به ذکر نام شریفت گذشت عمرم و من خوشم که پیش نگاه خودت خمیده شدم
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
از دیـدهام گـرفـت نـگـاه تـو خـواب را انداخت دوریات به دلـم اضطراب را خـون مـرا بـه عـالـم و آدم حـلال کرد عشقت حرام کرد اگر خورد و خواب را جـز سر به آسـتان تو دادن، بزرگیات از ما گـرفـت فـرصت هر انتـخـاب را ما را محـبّت تو به اینجا کـشانـده است کــاری نـداشــتـیـم گــنــاه و ثــواب را از راه دور در طـلـب لــطـف آمــدیــم در مـیزنـیـم خــانـۀ عــالـیـجـنــاب را آورده هر که قطره اشکی به محضرت بردهست با خـود ادعـیه مـسـتـجـاب را حـتـی به پـادشـاهـی عـالـم نـمـیدهـیـم یک تـار مـوی طایـفـۀ بـوتـراب را… وقتی که حُبّ آل علی نیست، هر نفس بت خـانهای بـساز و بسـوزان کتاب را ای مـهـربـان مـحـض! بـیا با تـبـسّـمی بــردار از تــمــام جـهـــنـّـم عــذاب را بودند دیـو و دد همه سیـراب و بشکـند دستی که ریخت روبروی تشنه آب را بس کن ربـاب، گـریه عـباس را بـبـین بـس کـن رقـیـه قـصـۀ بـزم شـراب را در کـوفه رسم بود که در پیـش باغبان از گـل درآورنـد به چـکـمـه گـلاب را
: امتیاز
|
غزل مناجاتی اول مجلس، مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام
با وجود این همه رسوایی و خودخواهیام هم کنارم ماندی و هم میکنی همراهیام با خـودم گـفـتم من آلـوده را رد میکنی ذوالکرم بودی و دیدم واقعاً میخواهیام رحمت موصولهات حتی به من هم میرسد با وجـود این همه کم کاری و کوتاهیام هر چه میگردم فقط حُبّ تو پیدا میشود بین اشـعار و نـماز و روزه و مـداحیام گر به قول اهل غفلت روضهها گمراهی است تا خود محشر به دنبال همین گمراهیام مادرت با خـط زیبای خـودش روز ازل سر در این سینهام حک کرده "ثاراللهیام" بـا تـوکّـل بـر خـدا و بـا دعـای مـادرت اربعـین، سوی حـرم پـای پـیاده راهیام در روایت آمده مـاهی برایت گریه کرد پس بدون اشک هایم پست تر از مـاهیام من چه میفهمم چه آمد بر سرت در علقمه؟! در بسـاط روضهات در اوج نا آگاهیام
: امتیاز
|
مناجات سال نو با سیدالشهدا علیه السلام
سر سـال است بیا كـیـسۀ ما را پُر كن كاسۀ چشم من از روضۀ زهرا پُر کن جـای خـالی مـرا در حـرمت ای مـولا به دو دسـتـان یـدالـلـهـی سـقـا پُـر كـن سر سال است وَ من لنگ یك امضا هستم پای این برگۀ ما را به یك امضا پُر كن روزی اشـك مرا مثل مُـحـرّم بـنـویس در دو چشمم ز كرم آب دو دریا پُر كن دل من وقف عزای تو و اولاد شماست در دلم از غم خود قـدر دو دنیا پُر كن
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
شکرِلله که حق را به من آموخت حسین شعلۀ حُبِ علی، در دلم اَفروخت حسین هرکسی عبد حسین است، همان عبد خداست با خدا حرف زدن را به من آموخت حسین آری از روز ازل بود، که با دستِ خودش مِحنتِ فاطمه را در دلم اَندوخت حسین با صدای سخنِ عـشـق، به دنیا فـرمود: ذرّهای دینِ خدا را به تو نفروخت حسین با سـتـمکار، سخن از درِ تـذلـیل نگـفت ذلّت و خواری و لبخند! نیاموخت حسین تَـهِ گـودال اگـر زمـزمـۀ یـا رب داشت زیرِ شمشیر و سنان، دیده به ما دوخت حسین کهنه پیراهنِ او هم به خدا غارت رفت بر تنِ خویش به جز نیزه نَیاَندوخت حسین آتشِ عـشـقِ خـدا و عـطـشِ کـشته شدن آنقدَر داشت، که لب تا جگرش سوخت حسین کـربـلایی نـشـود، هـر که فـدایی نـشود بر سرِ نیزه چو خورشید، بَر اَفروخت حسین
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
از بس گـنـاهِ روز، مـرا خـار میکـند شب دورم از نگـاهِ تو ای یـار میکند چـشـمِ بـخــواب رفــتـه و آلــودهٔ مـرا کِی در سحر، صدای تو بیدار میکند بـا بـیخـیالی از گـنهـم رَد شَوم، ولی خـود را سـرِ نــمـاز پـدیـدار مـیکـنـد گـاهی من از نـمـاز که لـذت نمیبرم پیـداست دل سیـه شده، بد کار میکند وای از نگاههای حرام و خطای چشم بر من چـقدر لطف، که سـتار میکند حـتـی گهـی نگـاهِ حـلالـم شـود حـرام گـاهی حـلال، چـشم مـرا تـار میکند بایـد فـقـط به لطف حسیـنی پـناه بُـرد مـا را خـدا قـبـول بـه دلـدار مـیکـنـد یک روضهٔ حسین، خطاپوشِ عالمست این روضه کـارِ تـوبهٔ بـسیـار میکند ما را به کـربـلا بـرسانـیـد نـیـمه شب مادر رسیـد و گـریه ز اسـرار میکند پـائـیـنِ پــای مـرقـد اربـابِ بـیکـفـن دل را تـمـام عـمـر گـرفـتـار میکـنـد
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
دم را غنیمت میشمارم تا دمت هست هرجا که باشم بر لب اسمِ اعظمت هست از هر کسی که خواست باشم همنشینش پـرسـیـدهام اول که آیـا آدمـت هـست؟ از آدم و عـالـم اگـر شـد دست کـوتـاه در دل ندارم هیچ غم چون پرچمت هست مبهـوت و مات از سخـتیِ دنیا نگردم زیرا که رخسارم به رنگِ ماتمت هست دسـتـم چـه بـا امـیـد دق الـبـاب کـرده وقت خریدن، شوقِ جنس دَرهمت هست شعری نخوانده دیدهام در کاسه لطفت قبل از شروع شعرهایم دِرهمت هست خـشکـیـده احـوال زمیـن از عـشق اما بر چشمِ عشاق تو اشکِ بر غمت هست با یک دوا درمـانِ درد هر مریـضـی در نسخهٔ اشکی به روضه، مَرهمت هست گریه، دلـیلِ محکـمی بر آشـنایی است چشمی که گریان تو باشد مَحرمت هست گـر خـلـقـتِ عـالـم شـود قـربـانـیِ تـو از داغِ سیمایِ علی اکبر، کَمت هست هـمـراهت آیـد دشمـنت تا قـتـلـگـاهت در دست تا انـگـشـتریِ خاتمت هست
: امتیاز
|
مدح و مناجات شب جمعه ای با سیدالشهدا علیه السلام
شب جـمـعه حـرمت بوی مُحـرّم دارد بانـویی کـنـج حـرم مجـلس ماتـم دارد شب جـمـعه شده و باز دلم رفـت حرم دل آشـفـتۀ من، صحـن تو را کم دارد مادرت روضه گرفـته است برایت آقا زیر لب زمـزمۀ « وای حسـینم» دارد بیرق روضه عیان است ز روی گنبد مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد گـریۀ مادرتان عـرش خـدا را لـرزاند روضـۀ « آه بُــنَـیَّ » چـقـدر غــم دارد حجرههای حرمت پُر شده از ذکر حسین هر که آید به حـرم نـام تو را دم دارد در هوای لب خشکت به لب آب فرات چـشم هر زائرتان چـشمۀ زمـزم دارد عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر بُرده غم از دل هرکس که به دل غم دارد فطرس امشب چقدر بر تو سلام آورده فطرس انگار خبر از همه عالـم دارد
: امتیاز
|
مدح و مناجات آخر ماه صفر با سیدالشهدا علیه السلام
بـبار رحـمت خود را،هـمیشه بـارانی دلم هوای تو کرده خودت که میدانی دو مـاه گـریه برای عـزای تو کم بود چه میشود که هـمیـشه مرا بگـریانی به هر محله که رفتم به چشم خود دیدم نـداشت غـیر در خـانـه تو خـواهـانی
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
دارد به دوشش کعبه هم شالِ عزایت عالم برای تو غـمین هست و خـدایت جبریل هم گریَد از این غم در غم تو او هم نشسته همچو ما در روضههایت شکر خدا غم جز غمت در دل نداریم شکـر خـدا هـسـتـیـم در بـزم عـزایت جنّت نمیخواهیم ما را این جهان بس جنّت در این دنیاست آن صحن و سرایت بعد از خدا دستم به سوی تو بلند است لـطـفـی نـمـا و بـاز آقـا کـن عـنـایـت وای از دمی که خواهرت از روی تل دید با نـیـزهای آمـد حـرامـی زد به پـایت حالا سرت بر روی دامان رقیه است مـیآورد از حـرمـله پـیـشت شکـایت
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
بـنـدهای آلـودهام داری هوایم را حسین آمدم تا بـشنوی سـوزِ صدایم را حسین رد نکن دست نیازم را که بیچاره شوم بار دیگر مستجابش کن دعایم را حسین نامـۀ اعمال من تـیـره شـده امشب بـیا خط بزن از نامهام جرم و خطایم را حسین رو به هرکس که زدم درد مرا درمان نکرد باز تنها از تو میخواهم دوایم را حسین از همه دل کـندهام تنها به تو دل دادهام تا ببندی در همینجا دست و پایم را حسین ای که از داغ تو حالا عالمی گریان شده بیشتر کن رزق اشک و نالههایم را حسین کـاش میشد بیـنـمان آقا نـباشد فـاصله دوریات کم میکند حُجب و حیایم را حسین در همین شبها بده با یک نگاهی از کرم اذن رفـتن اربعـین کربـبلایم را حسین
: امتیاز
|
مدح و مناجات شب جمعه ای با سیدالشهدا علیه السلام
بـاز هـم در حـرمت مـیـل گـدایـی دارم شـب جـمـعـه هـوس کرب وبلایی دارم محشری از اثر ذکر تو در جان بر پاست که چـنان صـور به دل آه رسـایی دارم کعبه یک سنگ نشان است برای دگران من به سوی حـرمت قـبـله نـمایـی دارم منزلم روضۀ تو مقصد من روضه توست بین صحرای غمت سعی و صفایی دارم بس که در روضه تو اشک نمک گیرم کرد پرم از شور و در این پرده نوایی دارم دل و جان و تن و روحم به فدای تو حسین به هـوا خـواهـی خـونت شهـدایـی دارم جانم ارزانی این داغ گران روضه بخوان پـای سـودای غـمـت پیـش بـهـایی دارم پیر هرگز نـشوم بر سر خان تو حسین من که در کـاسه چـشم آب بـقـایی دارم گر مسلـمانـم و گر کـافر و گر تـرسایم قـبـلهام روی حـسین است خـدایـی دارم جای تلقین به لحد روضه بخوا نند ای کاش چون رسـد نـام تو گـوش شنـوایی دارم
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
یا سـیّـدُالشَـهـدا، عـزیـز خـدا، حـسـین ای نور چشم حضرت خیرُالنِّسا، حسین با هر کسی به غیر تو بیگـانه میشود آنکس که با غـم تو شود آشـنا، حـسین اعجـاز چـشم توست، به ما داده آبـرو آقـا شود، به اذن تو ایـنجا گـدا، حسین محکم گره بزن دل ما را به زلف خویش ای دستگـیـرِ در گُـنه افـتادهها، حسین آتـش برای اهـل جـهـنّـم شـود بـهـشت فریاد اگر زنند همه یکصدا؛ «حسین» آقا، قـسم به روز جـدایی زِ خـواهرت ما را مکن دمی زِ غم خود جدا، حسین گــودال قــتـلـگـاه تـو شـد بــارگـاه تـو ای کشتۀ فتاده به صحـرا رها، حسین تنها دعـای سیـنه زن تو شهادت است بیسر کـنار کـشتۀ من هـم بـیا، حسین
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
عاشقت غیر از این دعـا نکند از تو من را خـدا جـدا نـکـنـد جـز شـمـا از هـمه جـفـا دیـدم جـز شما هـیچ کس وفـا نکـنـد دامـن تـو گـرفــتــه دسـتــم را بـسـپـارش مــرا رهــا نـکـنــد کـور میمـیـرد آنکه فکـر کند مـجـلـست کـار کـیـمـیـا نـکـند عـاشـق تو گـرسـنـه هم مـانـَد وعـدۀ روضـه را قـضـا نکـند به خـداونـد هـیـچ پـلـک تـری حــق داغ تـــو را ادا نـکـــنــد کـاش میشـد بـرات میمـردم روضه و گـریـه اکـتـفـا نکـنـد تا شدی نصف روز، کاش کسی اینـچـنـیـن با "غـریب" تا نکند کاش اگر آسـمـان زمین افـتـاد چـکـمـه بر آن بـرو بـیـا نکـند خواب دیـدم تو بیکـفـن بودی من کـفـن داشـتـم؛ خـدا نـکـنـد پـســر دخــتــر حــبـیـب خــدا تو کجا و حـصیر کـهـنه کجا؟
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
ای گریه بر تو مایۀ آرامـشم حسین ناز تو را به جان ودلم میکشم حسین با اشک روضه صبح من آغاز میشود خیس است هرشب ازغم تو بالشم حسین ای کاش مستجاب نگردد دعای من غیر از زیارت است اگر خواهشم حسین من ابربغضهای فروخوردهام، که شد نام تو بهـترین سبب بـارشم حـسین در این محیط فتنه و جنجالها فقـط در زیر پرچـم تو در آسایشم حسین اندازۀ لیاقت هرکس به دست توست خاکم که بیتو لایق فرسایشم حسین در اوج بیسـوادیام اسـتاد میشوم وقتی که میشود هـمۀ دانشم حسین دل بستهام به لطف تو در امتحان عشق آمـادۀ ورود بـه هـر آتِـشـم حـسـیـن
: امتیاز
|
مدح و مناجات با سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
ذکر خیر تو به هر جا شد و یادت کردیم دست بر سینه به تو عرض ارادت کردیم پادشاهی جهان حاجت ما نیست حسین به غـلامی در خـانهات عـادت کـردیم زیر این بـیـرق پاک تو شبـیـه شهـداء دم به دم ما طلب جـام شهـادت کردیم آه محزون چو کشیدیم به غمهای شما طبق فـرمایش معـصوم عبادت کردیم رحمت محض خداوند تو هستی ارباب بر در خـانۀ تو کـسب سعـادت کردیم امر فرموده خـدا بر غـم تو گریه کنیم ما به دستور عمل از حین ولادت کردیم
: امتیاز
|
مدح و مرثیۀ سیدالشهدا علیه السلام ( مناجات اول جلسه)
در مسیـر خانۀ لـیلا ز جـان باید گذشت تا وصال یار از صد امتحان باید گذشت بابی انت و اُمّی چونکه گفـتی بر حسین دیگر از فرزند و مال و خانمان باید گذشت در طریق کعـبه باید با مغـیلان سر کنی پس دگر از طعنههای این و آن باید گذشت هر که شد گمنام تو، زهرا خریدارش شود پس در این خانه، از نام و نشان باید گذشت دل فقط جای حسین است و حسین است و حسین از هر آنچه غیر او در دو جهان باید گذشت ابر اگر باران نبارد، سایه میخواهد چکار واقعآ از چشم بیاشک روان، باید گذشت حمد و سوره بر سر قبر محبانش نخوان از مزار سینهزن، سینهزنان باید گذشت
: امتیاز
|